جک های کمی بامزه دو
دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !
*********************************************************************************************************
داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد نگاش کرد و زد زیر خنده!!! گفت: میدونی این چیه؟ اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰ شد بدم بهت حیف واقعا!!! خاک تو سرت
*********************************************************************************************************
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ!خعـــــــــــــلی
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻮﻩ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ! ﻧﻪ!
.
.
ﯾﻪ ﺩﻩ ؛ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ!
*********************************************************************************************************
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پودار تصادف کنه من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه تمام زندگیش به نام من بزنه و بمیره .وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولا بگیرن همه چیز بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها اونی که با ارزش بود پدرتون بود.
*********************************************************************************************************
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی….
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی ... ،
*********************************************************************************************************
- ۹۳/۱۰/۰۳